منو
26.5 C
Tehran
سه شنبه، 9 خرداد 1402
خانه آیات و روایات

آیات و روایات

باسمه تعالی

آراستگی و زیبایی از کلام معصومین (ع) و بزرگان

خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و دوست دارد اثر نعمت خود را در بنده اش ببیند

 

ردیف

کلام

صاحب کلام

        ۱

خداوند عالمیان واجب می گرداند بهشت را به جوانی که بسیار در ایینه می نگرد

رسول معظم اسلام(ص)

        ۲

خیر و خوبی را نزد خوشرویان بجویید زیرا اعمال آنان به زیبایی زیبنده تر است

رسول معظم اسلام(ص)

        ۳

موی زیبا ، پوشش خدایی است پس آن را ارج نهید

رسول معظم اسلام(ص)

        ۴

هر کس مو بگذارد باید به آن برسد  وگرنه ، کوتاهش کند

رسول معظم اسلام(ص)

        ۵

خداوند متعال ، دوست دارد وقتی بنده اش نزد برادرانش ( دیگران)  می رود با هیئتی پرداخته و آراسته حاضر گردد.

رسول معظم اسلام(ص)

        ۶

شانه کردن مو ، تب را دور کرده و روزی را زیاد می کند

رسول معظم اسلام(ص)

        ۷

در مورد رنگ کردن مو : یک درهم در این راه صرف شود بهتر از صد درهم که در راه خدا صرف شود

رسول معظم اسلام(ص)

        ۸

آفت زیبایی غرور است

رسول معظم اسلام(ص)

        ۹

هر چیزی را آرایش است ، و آرایش قرآن صوت نیکو است

رسول معظم اسلام(ص)

       ۱۰

ارزنده ترین زیور انسان ، آرامش توام با ایمان است

رسول معظم اسلام(ص)

       ۱۱

هیچ لباسی زیبایی زیباتر از سلامتی نیست

امام علی (ع)

       ۱۲

زکات زیبایی پاک دامنی است

امام علی (ع)

       ۱۳

قدرت را« بخشایش »آرایش می دهد

امام علی (ع)

       ۱۴

کار زیبا از بلندی همت خبر می دهد

امام علی (ع)

       ۱۵

آراسته کردن خود ، از اخلاق مومنان است

امام علی (ع)

       ۱۶

زیبایی رخسار مومن از حسن عنایت خدا به اوست

امام علی (ع)

       ۱۷

خداوند عز و جل چهره ( و زیبایی) زن را در رخسار او ، چهره ( و زیبایی) مرد را در گفتارش قرارداده است

امام علی (ع)

       ۱۸

سرمه سنگ در چشم کشیدن دهان را خوشبو می سازد و دندان را محکم می نماید

امام محمد باقر(ع)

       ۱۹

چهره شاداب و خوشرویی ، مهر آور و نزدیک کننده به خداست

امام محمد باقر(ع)

       ۲۰

آموزشی که تنها حفظش کنی آموزش نیست ، آموزش آن است که تو را حفظ کند . خوب بودن چهره و صورت ، زیبایی ظاهری و خوب بودن عقل ، زیبایی باطنی است .

امام حسن عسگری (ع)

       ۲۱

زیبایی چهره ، جمال برون است و خردمندی ، جمال درون

امام حسن عسگری (ع)

       ۲۲

ناخن گرفتن برای مردها از ته و برای خانمها یک مقدار از ناخن باقی بماند

امام صادق (ع)

       ۲۳

هنگام نماز خواندن بهترین لباس خود را بپوشید

امام حسن مجتبی (ع)

       ۲۴

خداوند عالمیان واجب میگرداند بهشت را به جوانی که بسیار در آیینه مینگرد.

رسول معظم اسلام(ص)

       ۲۵

بنده با مد موافقم ، جزء آدم هایی هستم که به مد گرایش دارند ، اما مدی که از داخل جوشیده باشد ، چون مد یعنی ابتکار و نوآوری نه چیزی  که از بیرون بیاید . مد آرایش مو و لباس و حرف زدن ما ، همه اش دارد از بیرون می آید و این درست نیست ….

مقام معظم رهبری

 

آرایش و زیبایی به سبک ایرانی یعنی :

خشنودی خدا و رسول گرامی اسلام (ص)

 اعتدال و میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط

 تحکیم  کانون خانواده و روابط زناشویی

 پیشگیری ،کنترل و مهار آسیب های اجتماعی

 تکریم و حفظ کرامت   فعالان این عرصه

 تقویت اعتماد به نفس و خود باوری

 حفظ سلامت فردی و اجتماعی

 هویت بخشی و ارزش آفرینی

 کاهش طلاق و جدایی

 حفظ اصالت هنر ایرانی

 

  حجاب در آيات قرآن

مسألۀ حجاب، در صریح آیات قرآن مطرح است. آیات صریح دربارۀ حكم حجاب در سورۀ مبارکۀ نور و احزاب و آیاتی که از الفاظ و واژگانش که به طور کنایه ذکر شده حد حجاب استفاده می‌شود و همچنين در متن روايات هم مطالب ارزنده‌اي بيان گرديده است.
لازم است که قبل از ورود به مسألۀ حجاب در قرآن و روایات، (چون در همۀ آیات و روایات مورد بحث محور زنان هستند) باید این مسألۀ مهم را عرض کنم که پروردگار عالم برای زنان از نظر شخصیت انسانی و دینی همان را قائل است که برای مردان قائل است. پاداش زنان را در بهشت در صورت دارا بودن ایمان و عمل صالح با مردان یکسان می‌داند از زنان با عظمتی چون آسیه مادر موسی و مریم کبری با اسم و رسم، و از حضرت فاطمۀ زهرا(س) با اوصاف و زنان اهل ایمان تجلیل کرده است،در هر بخشي كه  (المسلمین) فرموده، بلافاصله (و المسلمات) فرموده يا هرجا (المؤمنین) فرموده بلافاصله (المؤمنات) فرموده است. مادرانی که پیغمبران را به دنيا آورده‌اند، مادرانی که ائمۀ طاهرین: را به دنيا آورده‌اند، مادرانی که فقهاء، مراجع، حکما، فلاسفه و عرفای بزرگ شیعه را به دنيا آورده‌اند و مادرانی که شما مردم مؤمن را شیر پاک داده‌اند از بحث ما کاملا خارجند.
اگر من مهمترین آیات و روایات را خواندم نظرم به دختران و زنانی است که خداوند و قرآن به آن‌ها نظر منفی دارد ولی زنانی که اهل ایمان و عمل صالح می‌باشند در پیشگاه پروردگار از درجات بالایی برخوردارند. «من عمل صالحا من ذکر أو انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاةً طيبةً و لنجزینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون»
در این آیه زنان اهل ایمان و عمل صالح را با مردان از نظر حیات طیبه و پاداش بهشت کاملا یکسان دانسته و کمترین فرقی بین مردان و زنان در زمینۀ ایمان و عمل صالح نگذاشته است.
من سعی می‌کنم چند آیه از سورۀ نور و احزاب بخوانم و به عمق لغات آنها که در کتاب‌های با عظمت لغت مثل کتاب “المنجد” که یک كتاب لغت بین‌المللی است مثل “العین” “قاموس” و “تاج العروس” که از مهمترین کتاب های لغت مي‌باشند آمده اشاره كنم. چون ما برای فهم آیات قرآن مجبوریم به این کتاب‌های لغت مراجعه کنیم و گرنه نمی‌شود آیات قرآن را درست فهمید.
در سورۀ احزاب آیه‌اي از آیات صریح در حجاب است كه کنایه ندارد «یا أیها النبی»  خطاب مستقیماً به پیغمبر است، نمی‌گوید «قل» تو برای ديگران بگو، پیغمبر را واسطه قرار نداده است.
در باب حجاب خود پروردگار مستقیم وارد شده است.
در باب توبۀ به آن با عظمت، گاهی پیغمبر را واسطه قرار داده است «قل يا عبادی الذین أسرفوا علی أنفسهم لاتقنطوا من رحمة الله»  به گناهکاران بگو ناامید نباشید بیایید درست توبه کنید من شما را قبول می‌کنم. اما در آیۀ حجاب خطاب مستقیما از خود حضرت حق می باشد رودربایستی هم با هیچ‌کس ندارد که حالا بگوید پیغمبر من است، عزیزترین مخلوقم می‌باشد و در زمینۀ حجاب دختران و زنانش چیزی به او نگویم مبادا دلگیر شود، مي‌فرمايد: «یا أیها النبی قل لأزواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما»  ای پیغمبر گرامی به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که خویشتن را به چادر بپوشانند که این کار برای این که آن ها به عفت و حریت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوسرانان آزار نکشند بسیار نزدیک‌تر است و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است

برداشت اول از حجاب
«جلابیبهن» یک لغت عربی و جمع است که جلباب مفردش می شود. کتاب‌های لغت جلباب را این‌گونه معنی کرده‌اند: پوشش گشاد پوشانندۀ سراپای بدن. شما از جلباب روسری و مانتو می‌فهمید. عرب به پارچۀ گشادی که وقتی زن سر می‌کند بدن را می‌پوشاند، حجم بدن و زیبایی بدن پنهان می‌شود، قد و قامت به درستی از زیر این پارچه پیدا نیست، و تمام بدن را فرا می‌گیرد را جلباب مي‌گويد. به زنان امت بگو، به دخترانت بگو، به زنان خودت هم بگو. مستقیم به تو دارم خطاب می‌کنم، خودم‌ وارد مسألۀ حجاب شده‌ام که به تو دارم خطاب می‌کنم «یا أیها النبی» به همۀ این زنان بگو «یدنین علیهن من جلابیبهن» یعنی همۀ وجودشان نه فقط سرشان را «علیهن من جلابیبهن» این پارچۀ گشاد پوشاننده را «علیهن» نه «علی راسهن» به سراسر بدن بپوشانند. «ذلک أدنی أن یعرفن» این پوشش گشاد نزدیک‌تر به این حقیقت است که هر مردی و جوانی، زني را با این پوشش کامل بدنی ببیند. به نظر آن مرد این زن پاکدامنی است «فلا یؤذین» متلک به او گفته نمی‌شود، از او دعوت به گناه نمی‌شود، از او دعوت به برقرار‌کردن ارتباط نامشروع نمی‌شود. خدا، خدای عالم به همه چیز است؟
برای این که در جامعه متلک‌گویی نباشد، برای این که در جامعه مردان بی تقوا زبان درازی به زنان نکنند. اگر این پوشش باشد مورد این آزارها قرار نمی‌گیرند «و کان الله غفورا رحیما» اگر بعضی از این خانم‌ها قبلا در معرض دید مردان بوده‌اند حالا به این آیه عمل کنند، خودشان را بپوشانند من غفورم، گذشتۀ آن ها را می‌بخشم و رحیمم به آن‌ها مهربان می‌شوم.

برداشت دوم از حجاب
آيا در قرآن فقط این پوشش گشاد و پنهان کننده بدن و زیبایی زن مطرح است؟ نه، غیر از این پوشش یک پوشش ديگر هم در قرآن مطرح است که خداوند از آن پوشش تعبیر به خُمر کرده است. خُمر یعنی همین مقنعه‌هایی که در مکه زنان مراکشی سرشان می‌باشد که کاملا مو و حجم سر را تا روی سینه می‌پوشاند. فقط یک مقدار گردی صورت پیداست، دیگر موی زن، گردن، سینه و گوشواره پیدا نیست. این را هم قرآن با امر واجب استعمال کرده است که زیر پوشش داشته باشند، مبادا یک وقت باد پاييزي سنگین است و چادرشان را رد کرد باز هم چشم‌ها، زیبایی‌ها و زینت‌های زن مسلمان را نبینند. بنابر اين دو پوشش در قرآن مطرح است که هر دو باید باشد. یکی جلباب است و دیگر خُمر(به ضم) است.
اول: «یدنین علیهن من جلابیبهن» امر واجب است. دوم: محرم و نامحرمی را می‌گوید که زنان با چه كسانی محرمند كه در  ابتدای آیۀ سی و یک سورۀ نور، پوشاننده تا روی سینه را مقنعه می‌گوید که باید آن پوشش گسترده‌اي باشد.
بانوان اهل بيت: الگوي عفت و عصمت

عزت و ذلت در آینه آیات و روایات

شیعیان همواره در طول تاریخ قریب به ۱۴۰۰ ساله ی خویش با الهام از حسین بن علی علیه‌السّلام و عزت‌جویی ایشان در برخورد طاغوت زمان یزید بن معاویه، عزّت و افتخار خویش را در مبارزه با طاغوتیان زمان خویش جستجو می‌كرده‌اند لذا در این مختصر ما بر آن شدیم تا با بهره‌گیری هر چند كوتاه از آیات قرآن كریم بیانات این امام همام و همچنین روایات دیگر ائمه معصوم به بررسی اجمالی عزت و ذلّت در آینه آیات و روایات بپردازیم:
الف ـ عزّت در پرتو آیات و روایات
خداوند متعال در قرآن كریم در آیات متعددی، عزّت را تماماً و بالاصالة از آن خویش می‌داند[۱] و در آیات دیگر آن را بعد از خود، متعلق به رسول خدا و مؤمنین می‌داند[۲] و نیز می‌فرماید هر كه را خداوند اراده نماید، عزیز و هر كه را بخواهد، ذلیل می‌گرداند.[۳]
در دعای عرفه به نقل از سالار شهیدان می‌خوانیم كه تمام عزّت و بلند مرتبگی ویژه خداوند است و هر كه خدا را دوست بدارد عزیز و الّا ذلیل خواهد بود.[۴] حضرت علی علیه‌السّلام در حدیثی ضمن رد هر گونه اعمال سلطه‌ای می‌فرمایند: هر عزیزی كه تحت قدرت و سلطه‌ای قرار بگیرد ذلیل خواهد بود، همچنین ایشان در جاهای دیگر هر عزّت غیر خدائی را ذلّت تلّقی نموده و معتقدند طلب عزّت فقط از خدا شایسته است و هر كس عزّت را به غیر از او طلب كند هلاك خواهد گشت، و نیز ایشان در جای دیگر می‌فرمایند هیچ عزّتی بالاتر از بردباری نیست.
هر كه می‌خواهد بدون داشتن مال و ثروت و ایل و تبار عزتمند گردد می‌بایست از معصیت الهی دوری و به اطاعت او روی آورد.
امام صادق علیه‌السّلام نیز ضمن رفیع دانستن جایگاه مؤمن و عزّت والای او می‌فرمایند خداوند اختیار هر كاری را به مؤمن داده به جز این ‌كه او اختیار ندارد خود را ذلیل نماید. و در حدیث دیگری ایشان راستی را مایه عزّت و نادانی را مایه ذلّت توصیف می‌نمایند. امام سجاد علیه‌السّلام نیز ضمن اهمیت دادن به اطاعت دادن به اطاعت از اولی الامر، فرمان بردن از فرمان روایان الهی را كمال عزّت دانسته‌اند.
ـ موجبات عزّت در پرتو احادیث
۱٫ اطاعت مطلق از خداوند: حضرت علی علیه‌السّلام می‌فرمایند هر كه می‌خواهد بدون داشتن مال و ثروت و ایل و تبار عزتمند گردد می‌بایست از معصیت الهی دوری و به اطاعت او روی آورد. ایشان در تأیید این مطلب در جای دیگر می‌فرمایند: خداوند متعال خطاب به داود علیه‌السّلام فرمودند: ای داود من عزّت را در اطاعت خود قرار داده‌ام در حالی كه مردم آن را در خدمت به سلطان جستجو می‌كنند و لذا آن را نمی‌یابند پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نیز در حدیثی عزّت را در پروا داشتن از خداوند می‌دانند و در حدیث دیگر خوار بودن در برابر حق را به عزّت نزدیك‌تر می‌دانند تا عزّت یافتن به وسیله باطل.
۲٫ قطع طمع از مردم: حضرت علی علیه‌السّلام بالصراحة عزّت را با قطع طمع همراه می‌دانند. امام صادق علیه‌السّلام نیز عزّت را تنها در خانه‌ای می‌دانند كه اهل آن خانه چشم طمع به دست مردم ندوخته باشند. امام باقر علیه‌السّلام نیز چشم نداشتن به دست مردم را موجب عزّت دینی مؤمن می‌دانند. همچنین در حدیث است كه لقمان در نصیحت به فرزند خویش فرمود: اگر می‌خواهی عزّت دنیا را به دست آوری، طمع خویش را از آن چه مردم دارند قطع كن زیرا پیامبران و صدیّقان به سبب بركندن طمع خویش به آن مقامات رسیده‌اند.
۳٫ در احادیث گوناگون دیگر موجبات عزّت در عواملی همچون انصاف، بخشش، پای‌بندی به حق، گذشت، فروتنی، مناعت طبع، توكل، حفظ زبان، فرو خوردن خشم، شكیبائی، قناعت و غیره آمده است. به عنوان نمونه حضرت علی علیه‌السّلام رفتار منصفانه با مردم را باعث عزّت دانسته و در احادیث دیگر شجاعت و قناعت را از عوامل نیل به عزّت بر می‌شمارند، همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله عفو و بخشش را مایه رسیدن به عزّت و در حدیث دیگر فروتنی و مناعت طبع را مایه عزّت مؤمن می‌دانند امام باقر علیه‌السّلام نیز توكل به خدا را موجب عزّت مومن می‌دانند و در جای دیگر صبر و شكیبائی را مایه عزّت می‌شمارند.
ـ عوامل پایداری و بقاء عزّت:
در احادیث مختلف از بین بردن طمع و زندگی در تنهائی را به عنوان دو عامل بقاء، و پایداری عزّت ذكر نموده‌اند: امام باقر علیه‌السّلام پایداری عزّت را در از بین بردن طمع‌جوئی و امام صادق علیه‌السّلام تنهائی و دوری گزیدن از مردم را باعث پایداری بیشتر عزّت ذكر می‌كنند بدیهی است این حدیث شریف مغایر با ابعاد اجتماعی اسلام نیست بلكه منظور دل كندن از مردم و نداشتن انتظارات و توقعات نابجا از مردم می‌باشد. به یك انسان كه جز خدا دل به امید احدی از مردم نبندد و نه آن كه هیچ‌گونه رابطه‌ای با مردم نداشته باشد.
ب ـ ذلّت در پرتو احادیث
در خصوص ذلّت نیز احادیث و روایات بسیاری وارد شده كه به بعض آن‌ها اشاره خواهیم كرد:
امام حسین علیه‌السّلام الگو و پرچمدار عزّت آفرینی و ذلّت ستیزی در نزد شیعیان جهان، در این خصوص مرگ با عزّت را بر زندگی توأم با ذلّت ترجیح می‌دهند ایشان در روز عاشورا خطاب به لشگر یزید فرمودند: آگاه باشید كه این ملعون مرا میان دو امر مخیّر كرده است: میان شمشیر و ذلّت، امّا هیهات كه من تن به ذلّت و پستی دهم زیرا كه خدا و رسول او و نیاكان و تربیت كنندگان ما هرگز خواری را نپذیرند و هلاكت زبونانه را بر كشته شدن شرافتمندانه ترجیح ندهند.
امام در روز عاشورا خطاب به لشگر یزید فرمودند: آگاه باشید كه این ملعون مرا میان دو امر مغیّر كرده است: میان شمشیر و ذلّت، امّا هیهات كه من تن به ذلّت و پستی دهم زیرا كه خدا و رسول او و نیاكان و تربیت كنندگان ما هرگز خواری را نپذیرند و هلاكت زبونانه را بر كشته شدن شرافتمندانه ترجیح ندهند.
از مولای متقیان علی علیه‌السّلام نیز عبارتی به همین مضمون وارد شده است و یا ایشان در جای دیگر ضمن توصیه به قناعت نمودن به اندك، انسان‌ها را از پذیرش ذلّت و خواری بر حذر می‌داند امام صادق علیه‌السّلام نیز می‌فرمایند: خدای متعال اختیار هر كاری را به مومن داده است امّا اختیار خوار كردن خویش را به او نداده است.
ـ عوامل خوار كننده انسان:
در احادیث مختلف موارد گوناگونی به عنوان عوامل خوار كننده انسان قلمداد گردیده است از جمله پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بخل ورزیدن، اشتغال به داد و ستد و رها كردن جهاد در راه خدا را از عوامل خوار كننده انسان می‌دانند حضرت علی علیه‌السّلام در تبیین عوامل خوار كننده انسان به عواملی همچون طمع، پرده برداشتن از گرفتاری شخصی در نزد دیگران و عزّت جوئی نزد غیر خداوند اشاره می‌فرمایند، امام صادق علیه‌السّلام نیز در حدیثی، دلبستگی به زندگی دنیا را مایه خواری می‌دانند و در احادیث دیگر ستمگری و ظلم را مایه ذلّت و خواری بیان می‌فرمایند، امام حسن مجتبی ‌علیه‌السّلام‌ نیز ترس از راستی را مایه ذلّت می‌دانند.
ـ ذلیل‌ترین انسان‌ها:
در احادیثی از رسول اكرم صلی الله علیه و آله زبون‌ترین مردم كسی دانسته شده كه مردم را خوار نماید، و در حدیث دیگری از حضرت علی علیه‌السّلام آزمندی به دنیا به عنوان خوار كننده‌ترین مسئله برای انسان تعریف گردیده است. امید آن ‌كه با بهره‌مندی هر چه بیشتر از فیوضات و كلمات گهربار این بزرگان پیش از بیش به دنبال زندگی عزّت‌مندانه و توأم با رستگاری باشیم.

☎️ تماس با ما